ترجمه مقاله

رقة

لغت‌نامه دهخدا

رقة. [ رِ ق َ ] (ع اِ) سیم مضروب . ج ، رقون و رقات . (ناظم الاطباء). نقره ٔ مسکوک و«هاء» عوض «واو» است . ج ، رقون . (از اقرب الموارد). سیم مضروب (والهاء عوض عن الواء). ج ، رِقون و رِقات و فی الحدیث : فی الرقة ربع العشر و فی اربعین شاة شاة وفی خمس من الابل شاة. و قولهم ان الرقین تغطی افن الافین ؛ یعنی ان المال تغطی العیوب . (منتهی الارب ). و رق ؛ یعنی درهم سکه شده . ج ، رقین . (مفاتیح ). || آنچه نخستین روید از گیاه نصی و صلیان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). آنچه از گیاه نصی و صلیان در فصل بهار نخستین بار روید. (از اقرب الموارد). || زمینی که در ایام برآمد گرما و درآمد گرما و یا در ایام گرما بر آن باران رسد و سبز و گیاهناک گردد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله