ترجمه مقاله

رمادی

لغت‌نامه دهخدا

رمادی . [ رَ] (ص نسبی ) منسوب به رماد و رمادة. خاکستری . تیره . خاکسترگون . خاکستررنگ . رجوع به «گرگ دیزه » شود. || دارویی است مخصوص چشم از ترکیبهای قدیم که سازنده ٔ آن معلوم نیست . اشک چشم و رطوبتهای غریبه را خشک می کند و موجب قوت باصره و معالج درد چشم اطفال است . (از تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). || منسوب است به رمادة فلسطین و یمن . رجوع به رمادة شود.
ترجمه مقاله