ترجمه مقاله

رمایة

لغت‌نامه دهخدا

رمایة. [ رِ ی َ ] (ع مص ) تیر انداختن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). افکندن . انداختن . پرتاب کردن . (از اقرب الموارد). تیراندازی .
- سبق و رمایه ؛ اسب دوانی و تیراندازی . رجوع به سبق و رمایه شود.
|| آهنگ و قصد مکانی کردن . || یاری کردن . نصرت دادن . || بر کسی عیب گرفتن و راندن و متهم ساختن وی . (از اقرب الموارد). عیب گرفتن بر کسی و متهم ساختن . (از المنجد). || زیاد شدن مال . (از اقرب الموارد). || ولایت دادن و مسلط ساختن کسی را بر شهری . (از اقرب الموارد)(از المنجد). و رجوع به رَمْی شود.
ترجمه مقاله