ترجمه مقاله

رملان

لغت‌نامه دهخدا

رملان . [ رَ م َ ] (ع مص ) پوییدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). بشتافتن و پویه دویدن و جنبانیدن هر دو دوش را. (از منتهی الارب ). هروله کردن ، و منه : رملان طائف البیت بمکة. (از اقرب الموارد). هروله کردن یعنی سرعت کردن در راه رفتن و جنبانیدن دوشها را. (از متن اللغه ). رَمَل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). مَرْمَل . (اقرب الموارد) (متن اللغة).
ترجمه مقاله