ترجمه مقاله

رموزدان

لغت‌نامه دهخدا

رموزدان . [ رُ ] (نف مرکب ) دقیقه شناس . (آنندراج ). || واقف بر اسرار و رازها. || واقف به رمزها. (ناظم الاطباء). رجوع به رموز و رمز شود.
ترجمه مقاله