ترجمه مقاله

رنجش

لغت‌نامه دهخدا

رنجش . [ رَ ج ِ ] (اِمص ) آزردگی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رنجیدگی . || اندوه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دلتنگی . ملالت . (ناظم الاطباء). ملال .
- رنجش آمیز ؛ آمیخته به ملالت و اندوه : رفیق این سخن بشنید و بهم برآمد و برگشت و سخنهای رنجش آمیز گفتن گرفت . (گلستان ).
|| خشم . قهر. غضب . || محنت . مشقت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله