رنجوردارلغتنامه دهخدارنجوردار. [ رَ ] (نف مرکب ) بیماردار. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خادم بیمار. (ناظم الاطباء). پرستار مریض : مگو تندرست است رنجوردارکه می پیچد از غصه رنجوروار.(بوستان ).