ترجمه مقاله

رنجورگونه

لغت‌نامه دهخدا

رنجورگونه . [ رَ گو ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) چون رنجور. اندکی رنجور. کمی رنجور. رجوع به رنجور شود : یزید مسلم بن عقبه را بخواند... و گفت ده هزار مرد برگیر و به مدینه شو... و مسلم رنجورگونه بود. یزید گفت ترا اگر از این بیماری خللی و اجلی باشد. (ترجمه ٔ تاریخ طبری ).
ترجمه مقاله