رنگ کشیدن
لغتنامه دهخدا
رنگ کشیدن . [ رَک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) رنگ دادن . رنگ بخشیدن . رنگ کردن . رجوع به رنگ دادن و رنگ کردن شود :
جواهر تو بخشی دل سنگ را
تو بر روی گوهر کشی رنگ را.
جواهر تو بخشی دل سنگ را
تو بر روی گوهر کشی رنگ را.
نظامی (از آنندراج ).