ترجمه مقاله

رهسپار شدن

لغت‌نامه دهخدا

رهسپار شدن . [ رَ س ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عزیمت کردن . روانه گشتن . عازم شدن . رفتن . (یادداشت مؤلف ).
- رهسپار دیار عدم یا نیستی یا آن جهان شدن ؛ مردن . (یادداشت مؤلف ).
رجوع به رهسپار و راهسپار شود.
ترجمه مقاله