ره برداشتن
لغتنامه دهخدا
ره برداشتن . [ رَه ْ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) راه برداشتن . طی طریق کردن . راهی شدن . عازم شدن :
به چونین بیابان و ریگ روان
سپه برد و برداشت ره پهلوان .
رجوع به راه برداشتن شود.
به چونین بیابان و ریگ روان
سپه برد و برداشت ره پهلوان .
اسدی .
رجوع به راه برداشتن شود.