رواج داشتن
لغتنامه دهخدا
رواج داشتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رونق و گرمی داشتن . روایی داشتن . پررونق و پر آب و تاب بودن . رجوع به رواج شود :
حرف دعوی در میان باطلان دارد رواج
هست در بتخانه گلبانگی دگر ناقوس را.
حرف دعوی در میان باطلان دارد رواج
هست در بتخانه گلبانگی دگر ناقوس را.
صائب .