روال
لغتنامه دهخدا
روال . [ رُ ] (ع اِ) آب دهن ستور. (منتهی الارب ). آب دهن ، و ابن سیده گوید آب دهن چهارپایان . (از اقرب الموارد). راؤول . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به راؤول شود.
- روال رائل ؛ مبالغه است . (اقرب الموارد).
- روال رائل ؛ مبالغه است . (اقرب الموارد).