ترجمه مقاله

روحة

لغت‌نامه دهخدا

روحة. [ رَ وَ ح َ ] (ع ص ) لیلة روحة؛ شب خوش . بصورت ترکیب اضافی و گاهی ترکیب وصفی استعمال میشود. (از منتهی الارب ). || سرور که بحصول یقین حاصل شود. (منتهی الارب ). اسم مرت از رَوح . واحده ٔ رَوح . آسایش . و فرح و سرور. ج ، روحات . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله