ترجمه مقاله

روح فزایی

لغت‌نامه دهخدا

روح فزایی . [ ف َ ] (حامص مرکب ) روح فزا بودن . جانبخشی . روان بخشی :
از روانبخشی عیسی نزنم دم هرگز
زآنکه در روح فزایی چو لبت ماهر نیست .

حافظ.


رجوع به روح افزا و روح فزا شود.
ترجمه مقاله