ترجمه مقاله

رودان

لغت‌نامه دهخدا

رودان . [ رَ وَ ] (ع مص ) طواف کردن همسایگان ؛ رادت المراءة روداناً. (منتهی الارب ). رادت المراءة روداً و روداناً؛ بسیار رفت وآمد کرد آن زن به خانه های همسایگان . (از اقرب الموارد). || آرام نگرفتن : راد وساده ؛ لم یستقر. (منتهی الارب ). استقرار نیافتن . || جستجو کردن زمین برای آب و علف بمنظور فرودآمدن در آن . || جنبش خفیف باد. (از اقرب الموارد). رجوع به رود شود.
ترجمه مقاله