ترجمه مقاله

رودخیز

لغت‌نامه دهخدا

رودخیز. (نف مرکب ، اِ مرکب ) سیل . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) :
ز باران دشتها را رودخیز است
ز سرما دام و دد را زو گریز است .

(ویس و رامین ).


|| موج . (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
- ناله ٔ رودخیز ؛ ناله ای که بسیار حزین و غم انگیز باشد و از شنیدن آن سیل اشک از دیدگان جاری شود :
به زیر و بم ناله ٔ رودخیز
گهی نرم زد زخمه و گاه تیز.

نظامی .


ترجمه مقاله