ترجمه مقاله

روزدار

لغت‌نامه دهخدا

روزدار. (نف مرکب ) خدمتکار و بنده . (برهان قاطع). خدمتکاران و بندگان را گویند که از صبح تا شام حاضر خدمت ولی نعمت خود باشند. (آنندراج ) (انجمن آرا). || مزدور. روزمزد. کارگر. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله