روسپی زن
لغتنامه دهخدا
روسپی زن . [ زَ ] (ص مرکب ) مردی که زن او روسپی باشد :
کس نداند روسپی زن کیست آن
وآنکه داند نبودش بر خود گمان .
کس چه داند که روسپی زن کیست
در دل کیست شرم و حمیت و چم .
روسپی را محتسب داند زدن
شادباش ای روسپی زن محتسب .
و رجوع به زن روسپی و ترکیبات روسپی شود.
کس نداند روسپی زن کیست آن
وآنکه داند نبودش بر خود گمان .
مولوی .
کس چه داند که روسپی زن کیست
در دل کیست شرم و حمیت و چم .
خطیری .
روسپی را محتسب داند زدن
شادباش ای روسپی زن محتسب .
؟
و رجوع به زن روسپی و ترکیبات روسپی شود.