ترجمه مقاله

روشور

لغت‌نامه دهخدا

روشور. (اِ مرکب ) اصطلاح عامیانه ، روشو. روشوی . سفیدآب که به گرده های کوچک بود. سفیدآب چون قرص کرده . سفیدآب . گل سفیدآب . قرص سفیدآب که به روی و تن مالند تا شوخ و چرک آسانتر رود و بیشتر در حمامها استعمال دارد. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله