ترجمه مقاله

روف

لغت‌نامه دهخدا

روف . (اِ) به زبان سمرقندی اسفرزه وبزر قطونا. (ناظم الاطباء). به زبان سغدی سمرقندی بذر قطونا، و آن تخمی است معروف . (برهان ) (آنندراج ) (لغت فرس اسدی ). بذر قطونا که امروزه بین پزشکان معاصربه تخم اسپرزه یا اسفرزه معروف است . (یادداشت مؤلف ). || ماست باشد. (لغت فرس اسدی ص 246).
ترجمه مقاله