ترجمه مقاله

روفس

لغت‌نامه دهخدا

روفس . [ ف ُ ] (اِخ ) نام حکیمی است یونانی . (برهان ) (از آنندراج ). طبیب یا گیاه شناس که ابن البیطار در مفردات فراوان از او نقل آورد از جمله در شرح کلمه ٔ رمان و خبز و حاشا. او راست : کتاب التدبیر. (یادداشت مؤلف ). ابن ندیم آرد: روفس طبیبی یونانی از مردم شهر افسس و او پیش از جالینوس بوده و در روفسیان او بر همه افضل است . و او راست : کتاب تسمیة اعضاء الانسان . کتاب فی العلة التی یعرض معها الفزع من الماء. کتاب الیرقان و المرار. کتاب الامراض التی تعرض فی المفاصل . کتاب تنقیص اللحم . کتاب تدبیر من لایحضره طبیب . کتاب الذبحة. کتاب طب بقراط. کتاب استعمال الشراب . کتاب علاج اللواتی لایحبان . کتاب فی وصایا حفظ الصحة. کتاب الصرع . کتاب التریاق . کتاب الحمی الربع. کتاب المرةالسوداء. کتاب ذات الجنب و ذات الرئة. کتاب التدبیر. کتاب الباه . کتاب الطب . کتاب فی اعمال التی تعمل فی البیمارستانات . کتاب البن . کتاب الفرق . کتاب فی الابکار. کتاب فی التین . کتاب فی تدبیر المسافر. کتاب فی البخر. کتاب فی القی ٔ. کتاب الادویة القاتله . کتاب علل الکلی و المثانة. کتاب هل کثرة شرب الدواء فی الولاء نافعة. کتاب فی الاورام الصبلة. کتاب فی الذکر. کتاب فی علة دیونوس و هو القیح . کتاب الجراحات . کتاب تدبیر الشیخوخة. کتاب وصایا الاطباء. کتاب الحقن . کتاب الولادة.کتاب الخلع. کتاب اقتباس الطمث . کتاب الامراض المزمنه علی رای بقراط. کتاب فی مراتب الادویة. (الفهرست ابن الندیم ). و رجوع به فهرست علوم عقلی در تمدن اسلامی و قاموس الاعلام ترکی ج 3 و حاشیه ٔ برهان چ معین شود.
ترجمه مقاله