ترجمه مقاله

رونکی

لغت‌نامه دهخدا

رونکی . [ ن َ ] (اِ مرکب ) رانکی . پاردم . تلفظی از رانکی . منسوب به ران . نواری پهن از چرم یا پارچه های ضخیم پشمی که در پشت ران و زیر کفل چارپایان (خر، استر، یابو) بندند و صحیح آن «رانکی » است یعنی مربوط به ران . (فرهنگ لغات عامیانه ).
ترجمه مقاله