ترجمه مقاله

رؤبة

لغت‌نامه دهخدا

رؤبة. [ رُءْ ب َ ] (ع اِ) چوب پاره ای که بدان پیوند کنند بر خنور شکسته . (منتهی الارب ).قطعه ای از چوب که با آن ظرف شکسته را پیوند کنند. (از اقرب الموارد). رقعه ای که ظرف را وقتی بشکند بدان اصلاح کنند. (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ). || آنچه بدان رخنه و شکاف را بگیرند. (از لسان العرب ) (از المنجد) (از معجم متن اللغة). کفشیر . (منتهی الارب ). کفشیر و لحیم . (ناظم الاطباء). || اللبن الخاثر. (اقرب الموارد) (المنجد). شیر جغرات شده . شیر غلظت یافته .
ترجمه مقاله