ترجمه مقاله

رؤساء

لغت‌نامه دهخدا

رؤساء. [ رُ ءَ ] (ع اِ) ج ِ رئیس . سران . بزرگان . مهتران : یکی از رؤسای حلب که مرا با او سابقه ٔ معرفتی بود گذر کرد. (گلستان ). و رجوع به رئیس شود.
ترجمه مقاله