ترجمه مقاله

رویی

لغت‌نامه دهخدا

رویی . (ص نسبی )منسوب به رو (روی ). آنچه در ظاهر و سطح چیزی جای گیرد: لاستیک رویی . (فرهنگ فارسی معین ). || (حامص ) منسوب به روی ، و در ترکیب با کلمات دیگر حاصل مصدر تشکیل دهد: خوب رویی . تازه رویی . خوش رویی . زشت رویی . آدم رویی . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به روی شود.
ترجمه مقاله