ترجمه مقاله

رکال

لغت‌نامه دهخدا

رکال . [ رَک ْ کا ] (ع ص ) گندنافروش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گندنافروش و رکل فروش . (ناظم الاطباء). مبالغه است در رکل : و فلان نکال رکال ؛ یعنی بایع رکل یا گندنا است . (از اقرب الموارد). || جفته انداز. جفتک زن . جفتک انداز. لگدزن . لگدپران . لگدانداز: قل للخلیفة یابن عم محمد اشکل و زیرک انه رکال . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله