ترجمه مقاله

رکانة

لغت‌نامه دهخدا

رکانة. [ رَ ن َ ] (ع مص ) رکانت . استواررأی و آهسته و آرمیده گردیدن و صاحب وقار شدن . رکونة. (منتهی الارب ). استواررای و آهسته و آرمیده و صاحب وقار. (آنندراج ) با آرام شدن . (المصادر زوزنی ) (دهار). استواررأی گشتن . استوارو آرمیده گردیدن و صاحب وقار شدن . (ناظم الاطباء). استوار و صاحب وقار شدن . (از اقرب الموارد). رُکونَه .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رکونة شود.
ترجمه مقاله