ترجمه مقاله

رکاکة

لغت‌نامه دهخدا

رکاکة. [ رَ ک َ ] (ع مص ) سست رای و بی غیرت گردیدن : رک رکاکةً. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ناقص عقل و سست رای گشتن . (از اقرب الموارد). سست شدن سخن و رای . (المصادر زوزنی ). || سست و تنک شدن چیز؛ رک الشی ٔ. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کم شدن . || کم شدن دانش و خرد مرد. (از اقرب الموارد). رجوع به رَک ّ شود.
ترجمه مقاله