ترجمه مقاله

رکس

لغت‌نامه دهخدا

رکس . [ رَ ] (ع مص ) برگرداندن و اول چیزی را به آخر آن بردن . (از اقرب الموارد). برگردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). واپس گردانیدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). برگردانیدن و واژگون کردن . (یادداشت مؤلف ). به حالت نخستین بردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || اول چیزی بر آخر نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || رکاس بستن شتر را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به رکاس شود.
ترجمه مقاله