ترجمه مقاله

رکضت

لغت‌نامه دهخدا

رکضت .[ رَ ض َ ] (ع اِمص ) حرکت . (از یادداشت مؤلف ). جنبش . حرکت . ج ، رکضات . (فرهنگ فارسی معین ) : ازمقام خویش به آیت رکضت بر سر او تاخت و او را منزعج از آن خطه بیرون انداخت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 272). در مقدمه ٔ ایلچیان بازفرستاد که عزیمت رکضت و نیت نهضت به امضاء پیوست . (جهانگشای جوینی ). || رکضة؛ یکبار حرکت دادن پای . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله