ترجمه مقاله

رکن الدین

لغت‌نامه دهخدا

رکن الدین . [ رُ نُدْ دی ] (اِخ ) غورشاه [غورسانجی ] ابن محمد خوارزمشاه . وی از سلطان جلال الدین خوارزمشاه کوچکتر بود و از طرف پدر [سلطان محمد خوارزمشاه ] حکومت عراق را داشت . و در کرمان و ری و اصفهان خدماتی درخشان از خود نشان داد و با سپاه مغول در قلعه ٔ فیروزکوه جنگید تا سرانجام شکست خورد و وی را گرفتند و پیش فرمانده ٔ سپاه بردند فرمانده به وی گفت : که در پیش او زانو بزند رکن الدین تن به ذلت نداد و مغولان او را کشتند. (617 هَ .ق .). رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 649 و 650 و حاشیه ٔ ص 652و 653 و 654 و تاریخ مغول ص 37 و 38 و 39 و 49 و 97و 113 و 533 و جهانگشای جوینی ج 2 ص 112 و 107 و 100 و 208 و 210 و تاریخ گزیده ص 495 و 498 و 499 شود.
ترجمه مقاله