ترجمه مقاله

ریتیانه

لغت‌نامه دهخدا

ریتیانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) این کلمه با «رزینا»ی لاطینه از یک اصل است . بی شک مطلق سقز و گاه به معنی سقز درخت کاج است برای اینکه صاحب ذخیره می گوید: آن مرکب از ریتیانه و موم و غیره است و صاحب لاروس می گوید: از رزین (رشین ، علک ، سقز) و غیره است . ریتانج . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ریتانج و راتینج شود.
ترجمه مقاله