ترجمه مقاله

ریثما

لغت‌نامه دهخدا

ریثما. [ رَ ث َ ] (ع ق ) هرگاه که . وقتی که . || تا. (ناظم الاطباء). این کلمه در اصل مصدر است که آن را بجای ظرف بکار برده اند، چنانکه مقدم الحج ّ و خفوق النجم در مثالهای جئت مقدم الحج و ذهبت خفوق النجم را ظرف وبه معنی وقت حج و وقت نجم آورده اند. (از اقرب الموارد). || استعمال ریثما بیشتر به صورت مستثنی در کلام منفی است ، مانند: مالبثت عنده ریثما فرغنامن السلام . (از اقرب الموارد). || آنقدر ومادام . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || مایلبث الا ریثما کذا؛ ای قدره . ریثما بیشتر از ریث کذا معمول است . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله