ترجمه مقاله

ریزمریز

لغت‌نامه دهخدا

ریزمریز. [ م َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) مرد ضعیف و لاغر. (ناظم الاطباء). مرد لاغر و نحیف . (آنندراج ). || نوعی از خیار. (ناظم الاطباء). نوعی خیار که به عربی ضغبوس خوانند. (آنندراج ).
ترجمه مقاله