ترجمه مقاله

ریع

لغت‌نامه دهخدا

ریع. [ رَ / ری ] (ع ص ، اِ) زمین بلند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). جای بلند. (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 54). بالاواره . بالا. (مهذب الاسماء). || هر راه گشاده ٔ میان دو کوه یا هر راه که باشد یاراه گشاده در کوه . || کوه بلند. || آب راهه ٔ وادی از جای بلند. ج ، ریاع . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله