ترجمه مقاله

ریق

لغت‌نامه دهخدا

ریق . [ رَی ْ ی ِ ] (ع ص ) آنکه بر ناشتا باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || (اِ) اول هر چیزی و بهتر آن و از آن است : ریق الشباب و ریق المطر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به ریق شود.
ترجمه مقاله