ترجمه مقاله

ریون

لغت‌نامه دهخدا

ریون . [ رُ ] (ع مص ) رَین . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غلبه کردن گناه بر دل و خواب بر چشم و مستی بر تن . (از آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به رین شود.
ترجمه مقاله