ترجمه مقاله

ریگستان

لغت‌نامه دهخدا

ریگستان . [ گ ِ ] (اِ مرکب ) ریگزار. (ناظم الاطباء). ریگ . جای ریگ ناک . ریگ بوم . رمل . (یادداشت مؤلف ) : روی در آن ریگستان آوردم و روان شدم . (انیس الطالبین ص 217). رجوع به ریگزار شود.
ترجمه مقاله