ترجمه مقاله

زاست

لغت‌نامه دهخدا

زاست . (اِخ ) نام ولایتی است . کسائی گوید :
بگور تنگ سپارد ترا دهان فراخ
اگرت مملکت از حد روم تا حد زاست .

(لغت فرس اسدی چ اقبال ص 51).


حاشیه ٔفرهنگ اسدی نخجوانی که تاریخ کتابت آن 766 هَ . ق . است مینویسد: زاست نام ولایتی است . «... چنانکه معلوم است زاست دو کلمه است یعنی زا و است ». و مملکتی بنام زاست نیست و زاست فقط نام رودی است در مراکش . (مؤلف لغت نامه ).
ترجمه مقاله