ترجمه مقاله

زأر

لغت‌نامه دهخدا

زأر. [ زَءْرْ ] (ع اِ) بانگ شیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بانگی که از سینه ٔ شیر برآید. فریادی که موقع خشم کند. (تاج العروس ). غرش شیر. (ناظم الاطباء). آواز سینه ٔ شیر. (تاج العروس از ابن اثیر). || (مص ) بانگ کردن شیر. (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به زئیر شود. || مجازاً، بانگ کردن شتر نر و غرش وی . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || (ص ) مرد خشمناک که با صاحب (مصاحب ) خود خشونت ورزد. و ابومنصور گوید: زَئر، مرد خشمناک است و همزه در آن اصل است . (تاج العروس ).
ترجمه مقاله