زاینده
لغتنامه دهخدا
زاینده . [ ی َ دَ / دِ ] (نف ) والد. بچه آورنده . مقابل تخم گذار (در حیوانات ). || (اِ) مادر. (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
ز زاینده قیصر برافراخت بال
که آن زادنش فرخ آمد بفال .
فکندی به تیمار زاینده را
به آتش سپردی فزاینده را.
ز زاینده قیصر برافراخت بال
که آن زادنش فرخ آمد بفال .
فردوسی .
فکندی به تیمار زاینده را
به آتش سپردی فزاینده را.
فردوسی .