ترجمه مقاله

زباری

لغت‌نامه دهخدا

زباری . [ زَب ْ با ] (اِخ ) محمد مکنی به ابوعبداﷲبن زیادبن زبارکلبی از علماء حدیث و اهل بغداد است . بواسطه ٔ شرفی از قطامی نقل حدیث کرده و احمدبن منصور رمادی از او روایت دارد. زباری اشعار بسیار روایت کرده و در نقل حدیث (برطبق گفته ٔ ابن اثیر) ثقه نیست . (تاج العروس ). سمعانی آرد: ابوعبداﷲ محمدبن زیادبن زبار کلبی اهل بغداد است و بواسطه ٔ ابی مردود مدینی و شرقی از قطامی نقل حدیث کرده . و زهیربن محمدبن قمیر و احمدبن منصور رمادی و ابوامیة محمدبن ابراهیم طرسوسی و احمدبن علی حرار و محمدبن غالب التمتام و احمدبن عبیدبن نافع از او روایت دارند. ابوحاتم رازی گوید: برای دیدار محمدبن زیادبن زبار که از مشایخ بشمار میرفت و شاعر بود رفتیم به انتظار ورود او در دهلیز خانه اش نشستیم . او که در خانه نبود پس از زمانی بنزد ما آمد، ابراز خستگی کرد ما چون نیک در او نگریستیم که او آن کس نیست که ما در طلبش هستیم و دیگر نزد او باز نگشتیم . صالح بن محمد حرزه درباره ٔ وی چنین گوید: حافظ محمدبن زیادبن زبار. و یحیی بن معین این سخن را صحیح ندانسته است . محمدبن زیادبن زبار بر طبق گفته ٔ صالح بن محمد در بغداد روایت شعر و نقل وقایع و تواریخ ملل میکرد ولی نقلهایش معتمد نیست . (از انساب سمعانی ).
ترجمه مقاله