ترجمه مقاله

زبان بندی

لغت‌نامه دهخدا

زبان بندی . [ زَ بام ْ ب َ ] (حامص مرکب ) اظهار و بیان گواهان بقید قلم درآوردن . (آنندراج ). شهادت شاهد. || افسونگری . (ناظم الاطباء). عملی که جادویان و دعانویسان ادعا کنند که دشمنان را از گفتارهای بد نزد پادشاه یا شوهر و غیره بازدارد. عمل سحری که دشمنان را از غیبت و بدگویی کسی بازدارد. || زبان بند شدن .
ترجمه مقاله