ترجمه مقاله

زبرقان

لغت‌نامه دهخدا

زبرقان . [ زِ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ اسدی کوفی سراج مکنی به ابوبکر. وی از ابووائل و عبداﷲبن معقل روایت کند و یحیی بن سعید و عبادبن عوام و عمربن علی بن مقدم و ابوسامة از او نقل حدیث کنند... عبدالرحمن از عبداﷲبن احمدبن حنبل نقل کند که از پدرم درباره ٔابوبکر سؤال کردم ، گفت : نام او زبرقان سراج است و او ثقه است . عبدالرحمن گوید پدرم بواسطه ٔ اسحاق بن منصور از یحیی بن معین نقل کند او میگفت ابوبکر سراج ثقه است . عبدالرحمن گوید پدرم بواسطه ٔ اسحاق بن منصور از یحیی بن معین نقل کند که او میگفت ابوبکر سراج ثقه است . و من از پدرم درباره ٔ او سؤال کردم گفت عیبی ندارد. (از الجرح و التعدیل ابوحاتم رازی ج 3 ص 610).
ترجمه مقاله