ترجمه مقاله

زبوز

لغت‌نامه دهخدا

زبوز. [ زَ ] (اِ) گرداب باشد و آن عقبه ای است در دریا. (آنندراج ) (برهان قاطع). گرداب را گویند. (جهانگیری ). گرداب در دریا. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله