ترجمه مقاله

زبید

لغت‌نامه دهخدا

زبید. [ زُ ب َ ] (اِخ ) بطنی است از قبیله ٔ طی . این بطن بنوزبیدبن معن بن عمروبن عنیزبن سلامان بن عمروبن غوث بن طی اند. ابن سعید گوید: این زبید همان قومند که در دشت سنجار از جزیره ٔ فراتیه سکونت دارند، و مقربن فضل شهابی آنان را یاد کرده و زبید الاحلاف خوانده است . (از صبح الاعشی ج 1 ص 321). رجوع به زبید الاحلاف شود.
ترجمه مقاله