ترجمه مقاله

زبیر

لغت‌نامه دهخدا

زبیر. [ زَ ] (اِخ ) جایی در بادیه نزدیک ثعلبیه . (از تاج العروس ). نام موضعی است نزدیک ثعلبیه . شاعری در ضمن یک بیت از اشعاری که درباره ٔ ثعلبیه سروده آنرا آورده ، آن بیت چنین است :
اذاما سماء بالدناح تخایلت
فانی علی ماء الزبیر اشیمها.

(از معجم البلدان ).


ترجمه مقاله