ترجمه مقاله

زبیر

لغت‌نامه دهخدا

زبیر. [زُ ب َ ] (اِخ ) ابن حزیمه ٔ خثعمی . از راویان حدیث بود و از پدرش روایت دارد. محمدبن قیس اسدی و ولیدبن عبدالرحمان بن عمروبن مسافا از او نقل حدیث کنند. (از کتاب الجرح و التعدیل رازی ج 2 ص 583). نام پدر زبیربه اختلاف ضبط شده است ، در دو اصل خزیمه با «خ » آمده و همچنین در بخاری ، اما ابن ماکولا و دیگران حزیمه (با «ح ») ضبط کرده اند، و این صواب است . (از حاشیه ٔ کتاب الجرح و همین صفحه ).
ترجمه مقاله