ترجمه مقاله

زتة

لغت‌نامه دهخدا

زتة. [ زَت ْ ت َ ] (ع مص ) آراستن عروس در شب زفاف . (از تاج العروس ) (از متن اللغة) (از الوسیط). || (اِ) جهاز سفر، گویند: «اخذ زتته للسفر» و «تزتت للسفر»؛ یعنی فراهم ساخت وسیله ٔ سفر را. از این ماده فعل ثلاثی مجرد بکار نرفته و تنها فعل ثلاثی مزید آمده یعنی عربان زَت َّ بکار نبرده اند. شمر گوید: کلمه ای که در آن «ز» و «ت » پهلوی هم قرار گیرند نمیشناسم جز کلمه ٔ «زت ». اما کلماتی که «ز» و «ب » با فاصله در آن وجود دارند فراوانست . (از تاج العروس ) (از متن اللغة). رجوع به المعجم الوسیط شود.
ترجمه مقاله